اما پیشرفت های علمی تنها به ساخت ابزارهایی برای امتداد اعضا و حسهای ما محدود نشدهاند. به نظر میرسد که انسان در حال ساخت ابزارهایی است که تمام مفاهیم پیچیده ذهنی و حتی برداشت ما از خود و دنیای اطرافمان را کاملاً دگرگون خواهد کرد. در اینجا من از امکان ارتباط مستقیم مغز انسان با سیستمهای عامل یا بانکهای اطلاعاتی حرف نمیزنم؛ منظور من، روشها و ابزارهای در دسترستری هستند که بهرهگیری از آن ها در آینده نزدیک، درک ما از زندگی، سلامتی و بیماری، طول عمر و کیفیت زندگی را به چالش خواهند کشید. این روزها، موضوع ابزارهای کاشتنی در مغز و سایر اندامهای بدن بسیار پر سر و صدا شدهاند. نکته مهم اما، ارتباط این تراشهها با ابزارهای در دسترس مانند گوشیهای هوشمند است. سعی خواهم کرد با ارائه دو مثال، نشان دهم که ابزارها و فناوریهای جدید چگونه تمام جنبههای مهم زندگی ما را در آینده نزدیک متحول خواهند کرد.
کیمیاگری با پیکهای عصبی
تعادل شیمایی مغز ما توسط موادی به نام پیکهای عصبی (Neurotransmitters) که در فاصله بین یاختههای عصبی آزاد میشوند، برقرار میشود. سروتونین، دوپامین و گابا از جمله این پیکها یا ناقلین عصبی هستند. هر کدام از این پیکها آثار خاصی بر احساسات و کارکرد مغز و بدن دارند. برای مثال، سروتونین نقش مؤثری در حالات خلقی ما مانند شادی یا غم، احساس درد و عملکرد سیستم ایمنی بدن دارد. کاهش یا افزایش میزان دوپامین در مغز، عامل مهمی در ایجاد یا درمان افسردگی به حساب میآید و در داشتن تمرکز، توجه و یادگیری نیز نقشی اساسی بازی میکند.
بسیاری از داروهای سیستم عصبی نیز از طریق کم و زیاد کردن انتقالدهندههای عصبی، بر حالات احساسی و رفتار ما تأثیر میگذارند. برای مثال، دارویی خاص میتواند از طریق تحریک بخشی از غدد مغز، تولید دوپامین را در مغز زیاد کرده یا از جذب مجدد و دفع آن جلوگیری کند تا سطح آن را در پایانه سیناپسی بالا ببرد و در نتیجه از این طریق با افسردگی مقابله کرده یا کمبود توجه یا تمرکز را برطرف کند. همانگونه که ترشح زیاد یا کم پیکهای عصبی میتواند بر احساسات، عواطف و رفتارهای ما تأثیر بگذارند، رفتارها و نوع احساسات ما هم میتواند بر میزان ترشح پیکهای عصبی مؤثر باشند. برای مثال، اگر در حالت افسردگی هستید، ورزش، بازی، گردش در طبیعت یا صحبت با دوستی نزدیک یا مشاور، میتواند سطح سرتونین یا دوپامین را در مغز افزایش داده و از این طریق به شما برای رسیدن به خلق بهتر کمک کند.
اما این موضوعها چه ارتباطی با کاشتنیهای هوشمند دارد؟ فرض کنید از طریق کاشتن تراشه بسیار کوچکی در زیر پوست سر بتوانید با استفاده از یک اپ موبایل، میزان وجود سرتونین یا دوپامین را در مغزتان اندازهگیری و حتی میزان آنها را کم و زیاد کنید. حالا دیگر تقریباً همه حالات خلقی شما، مانند شادی و نشاط، غم و اندوه، احساس درد، توجه و تمرکز، پراکندگی ذهن و... در دست شما است؛ یعنی شما میتوانید از طریق دستور صوتی یا لمس یک دگمه در گوشی خود، به تراشه دستور دهید که غده خاصی را در مغزتان تحریک کرده و سرتونین بیشتری آزاد کند. خب، دنیای عجیبی خواهد بود. آیا در این دنیا دیگر نیازی به رشتههای روانشناسی و روانپزشکی، دست کم در سطح بالینی خواهیم داشت؟ اگر بتوانیم احساس درد را از این طریق کنترل کنیم، آیا به وجود انواع بیشماری از داروهای مسکن نیازی خواهد بود؟ در این دنیا میتوانید، در هر وقت شبانه روز که مایل بودید، به مغزتان بگویید ملاتونین بیشتری تولید و آزاد کند تا هر کجا که هستید، بهآرامی به خوابی عمیق فرو بروید.
برقی که نمیگیرد
اجازه بدهید فعلاً دنیای بیوشیمی را به حال خود بگذاریم و کمی هم به حیطه الکتریسیته وارد شویم. فعالیت مغز ما، میدان مغناطیسی نسبتاً ضعیفی را در اطراف مغز پدید میآورد؛ به طوری که میتوان امواج آن را از طریق دستگاهی به نام الکتروآنسفالوگراف تشخیص داد و ثبت کرد. چیزی که اصطلاحاً به آن نوار مغز گفته میشود، در واقع ثبت همین امواج برروی کاغذ است. مغز ما در حالت بیداری کامل، امواجی با فرکانس 14 تا 21 سیکل در ثانیه دارد که به آن امواج بتا میگویند. امواج آلفا که فرکانسی بین 7 تا 14 سیکل در ثانیه دارند، مخصوص حالت های بسیار آرام ذهنی مانند خلسه یا استراحت کامل است. در ابتدای خواب امواج مغزی با فرکانس 4 تا 7 سیکل در ثانیه (تتا) و در خواب عمیق و سنگین امواج مغزی با فرکانس زیر 4 سیکل در ثانیه به نام دلتا پدیدار میشوند.
هر کدام از این امواج، کارکردها و فایدههای خاص خود را دارند. به طور طبیعی، در هنگام جنگ و گریز و موقعی که خطری ارگانیزم را تهدید میکند یا نیاز به هشیاری کامل وجود دارد، امواج بتا به کار میآیند تا بتوانند در سریعترین زمان ممکن ارگانیزم را از خطر نجات دهند. اما در هنگام استراحت و شروع به خواب، نیازی به این امواج نیست و مغز باید بتواند فرکانس امواج را به سطح آلفا برساند. حتی برخی از روانشناسان توصیه میکنند هنگام فعالیتهای خاص ذهنی، تلاش کنید امواج مغزی خود را از طریق آرامسازی ذهن و بدن، به سطح آلفا برسانید تا از خلاقیت بیشتری بهرهمند شوید؛ چرا که در این وضعیت، ذهن در حالت آرامش قرار دارد و محرکهای شدید و مزاحم وجود ندارند و ذهن میتواند از بخش بیشتری از تواناییهایش استفاده کند. نوروفیدبک از جمله روشهایی است که با استفاده از بازیهای کامپوتری یا ویدیویی، به شخص یاد میدهد با توجه به بازخوردهایی که میگیرد، کنترل امواج مغزی خود را به دست گیرد و بتواند در صورت لزوم امواج مغزی را بدون استفاده از دارو و روشهای تهاجمی دیگر، به سطح مطلوب برساند و به تدریج با عادت کردن به این کار، بدون این ابزار هم بتواند در زندگی عادی، امواج مغزی خود را تنظیم کند.
بار دیگر به تراشه کاشتنی و اپ اموبایل برگردیم. حالا شما حاکم میدان مغناطیسی مغز خود هستید. در حالت خشم و عصبانیت که امواج مغزی بتا فعال هستند، میتوانید از طریق دستیار صوتی یا با لمس دگمهای، به مغزتان دستور دهید به حالت آلفا برود تا شما ناگهان به انسانی آرام و منطقی تبدیل بشوید. اگر هم اپ شما امکان کار با پیکهای عصبی را داشته باشد، همزمان میتوانید مقداری دوپامین یا سرتونین هم در پایانههای سیناپسی خود آزاد کنید تا دیگر دنیا به کامتان شود.
نکته قابل توجه اینجا است که بسیاری از بیماریهای سیستم عصبی و حتی سیستم ایمنی نیز با همین مقولههای پیکهای و گاه امواج مغزی مرتبط هستند. میزان کم دپامین با بیماری پارکینسون که در آن حرکات ارادی اندامها مختل میشود، ارتباط دارد. افزایش بیش از حدِ نیاز این پیک عصبی میتواند یکی از عوامل زمینهساز بروز بیماری اسکیزوفرنی که یکی از سنگینترین بیماریهای عصبی محسوب میشود، باشد. نکته مهمتر اینکه بسیار از بیماریهای ناشی از ضعف سیستم ایمنی نیز با همین عوامل مرتبط هستند. برای مثال، کاهش سروتونین میتواند سیستم ایمنی بدن را ضعیف کرده یا آن را دچار اشتباه کند. بیماری سرطان نمونهای از این بیماریهای است که در اثر حمله سیستم ایمنی بدن به نقطه خاصی که احساس خطر می کند، پدید می آید. بیماریهای قلبی، دیابت و سایر ناراحتیهای جسمانی در پیوند تنگاتنگ با سیستتم اعصاب مرکزی و پیرامونی ما قرار دارند.
بیم و امید
بهنوعی میتوان ادعا کرد که سرچشمه بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی را باید در مغز جستوجو کرد و برای درمان آنها نیز باید به مغز رجوع کرد. با پیشرفتهایی که به نمونههای کوچکی از آنها در این مقاله اشاره شد، میتوان امیدوار بود که راه برای درمان نسبتاً پایدار و در عین حال غیرتهاجمی بسیاری از بیمارهای سخت و سنگین همراه خواهد شد.
نکته مهم دیگر اینکه، مانند همه فناوریها و ابزارهای دیگر، از این فناوریها و ابزارها هم میتوان در جهت خلاف منظور اولیه که رفاه، سلامتی و بهزیستی بیشتر است، استفاده کرد. حتی تصور آن هم دشوار است که شخص دیگری بتواند کنترل امواج مغزی ما را از طریق هک کردن گوشی هوشمندمان به دست آورد و بتواند هر زمان که مایل بود، میزان پیک عصبی خاصی را در مغز ما افزایش یا کاهش دهد. این موضوعی است که بیتردید ارزش دارد در شمارههای آینده به آن پرداخته شود.
به این ترتیب، به نظر میرسد به تدریج وارد دنیایی میشویم که در آن، درک ما از پدیدههایی مانند سلامتی فیزیکی و روانی که یکی از مهمترین هدفهای ما در زندگی محسوب میشوند، از پایه تغییر میکند. دنیایی پر از بیم و امید که در آن ابزارهایی که در ابتدا تنها وسایل ارتباطی و پردازشی ساده یا حداکثر وسایلی برای سرگرمی بودهاند، اکنون میتوانند مفاهیم مهمی مانند معنای زندگی، اهداف زندگی، احساسات و عواطف، روابط و رفتارهای ما را کاملاً تحت تأثیر قرار دهند. در این دنیا، بسیاری از پیشفرضهای پذیرفته شده و جاافتاده تغییر خواهند کرد. بسیاری از رشتههای علمی و صنعتی ممکن است اهمیت خود را تا حد زیادی از دست بدهند یا نقشی کاملاً متفاوت با آنچه که تاکنون داشتهاند، بپذیرند. دنیایی که دوست داشته باشیم یا نه، در آن پرتاب خواهیم شد؛ فقط میماند که تا چه حد خود را برای آن آماده کردهایم و در کدام سوی آن خواهیم ایستاد؛ سوی تاریک بیم یا سوی روشن امید؟
===========================
شاید به این مطالب هم علاقمند باشید:
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟