این موضوع زمانی مهمتر میشود که مشاهده میکنیم بسیاری از سایتهای بزرگ دنیای فناوری از تیترهایی همچون «ویندوزفون مرده است»، «ویندوز 10 موبایل مرده است»، «مایکروسافت کسبوکار تلفنهای هوشمند خود را رها کرده است» و ترکیببندیهایی از این نظیر استفاده میکنند. اما برای اینکه نگاه دقیقتری به آینده این پلتفرم بیندازیم و بدانیم که مایکروسافت ممکن است در آینده از چه استراتژیهایی تبعیت کند، لازم است این تیترها را با نگاه ریزبینانهتری بررسی کنیم.
سیستمعامل ویندوز فون مرده است؟ آیا ویندوز 10 موبایل جایگزین ویندوزفون شده است؟
موضوع را با اولین تیتر آغاز میکنیم؛ سیستمعامل ویندوز فون مرده است؟ آیا ویندوز 10 موبایل جایگزین ویندوزفون شده است؟ پاسخ به تیتر اول بدون هیچگونه توضیح اضافی کاملاً صریح و روشن است. اما درباره تیتر دوم باید گفت ویندوز 10 موبایل هنوز نمرده است و مایکروسافت بهطور فعالانه فرایند توسعه این سیستمعامل را با جدیت دنبال میکند. مهمترین پرسشی که همواره مردم مطرح میکند این است که آیا مایکروسافت کسبوکار حرفهای خود در حوزه تلفنهای هوشمند را رها خواهد کرد یا خیر؟ جواب این پرسش بستگی به این موضوع دارد که منظور دقیق از مطرح کردن این پرسش چیست و مهمتر از آن، انتظار دریافت چه پاسخی را داریم. جدای از گمانهزنیهای هر روزه افراد مختلف درباره ویندوز 10 موبایل، شاید عجیبترین پیشنهاد این باشد که مایکروسافت ویندوز 10 موبایل را رها کند و به جای عرضه تلفنهای هوشمند، سراغ سیستمعامل اندروید گوگل برود. این چنین پیشنهادهایی را سایتهایی نظیر «TechnoBufalo» به دفعات مطرح کردهاند و در واقع به تصمیمگیریهای نهایی مایکروسافت در خصوص تعدیل نیروهای فعال در حوزه تولید تلفنهای هوشمند و باقیمانده شرکت نوکیا واکنش نشان دادهاند.
چند ماه پیش، اخبار بدی از وضعیت بازار تلفنهای هوشمند ویندوزی منتشر شد و این پیشنهادها در حقیقت واکنشی به این خبرها بود. اما اساسیترین و مهمترین سؤالی که در بطن این پیشنهادها وجود دارد، این است که چرا در دنیای مایکروسافت باید شاهد چنین تیترهایی باشیم؟ در حالی که به نظر میرسد این پیشنهادها در حد حرف هستند، اما بهراستی هدف از ارائه آنها چه بوده است؟ ابتدا به این گزاره خاص توجه کنید: مایکروسافت برای اینکه موفق شود بازار کسبوکار سختافزاری خود را نجات دهد چارهای ندارد، جز اینکه خود را با اندروید هماهنگ کند. بله؛ ممکن است استدلالی به ظاهر منطقی و کاملاً مستدل را بیان کنید که بیشتر تلفنهای هوشمند امروزی اندرویدی هستند و طراحی نسخهای از اندروید به معنای دسترسی فوری به بازار خواهد بود و اگر واقعاً مصمم هستید در بازار تلفنهای هوشمند به رقابت بپردازید، به نظر میرسد محتملترین راهکاری که شما را در مسیر درست قرار میدهد، اندروید است. اما این منطق کاملاً بر یک فرض اشتباه استوار شده است. این چنین پیشنهادهایی از سوی افراد مختلفی ارائه شده است؛ افرادی که بر این باور هستند که مایکروسافت در بازار تلفنهای هوشمند متحمل شکست شده است.
گزاره اندروید به این دلیل رهآورد خوبی به شمار میرود که بهترین فرصت را برای تمرکز بر جنبه مهمی از بازار که بهطور کلی دست یافتنی است، ارائه میکند؛ اما یک فرضیه نادرست است که در بطن بسیاری از داستانهای مرتبط با کسبوکار موبایلی مایکروسافت نقش بسته است. اما فرضیه بدتر این است که مایکروسافت واقعاً در نظر داشته باشد در کسبوکاری که هدفش فروش سختافزاری تلفنهای هوشمند است، وارد شود.
کسبوکار مایکروسافت دقیقاً چیست؟
به لحاظ تاریخی، مایکروسافت هیچگاه یک شرکت سختافزاری نبوده است - اکسباکس، هولولنز و دیگر محصولات را در این مقطع فراموش کنید- برای چند دهه مایکروسافت سیستمعاملهایی شبیه به MS-DOS و سپس ویندوز را عرضه کرد، به موازات آن شرکای سختافزاری این شرکت اقدام به عرضه محصولات سختافزاری کردند که بر پایه این سیستمعاملها کار میکرد. مایکروسافت همچنین محصولات مرتبط با سرورها و ابزارهایی در جهت افزایش بهرهوری سازمانها را با عناوین دیگری همچون سیستمعاملهای رده بالا عرضه کرد؛ به ویژه در سیستمعاملهای سرور که حتی شرکتهای سختافزاری نیز موفق شدند به واسطه آن کسبوکار خود را رونق بخشند. مایکروسافت این چنین مدل کسبوکاری را در ابتدای راه تلفنهای هوشمند ویندوزی در دستور کار خود قرار داد و به موازات آن اقدام به عرضه ویندوزفون 7 کرد و در ادامه تعدادی از تولیدکنندگان تلفنهای هوشمند همچون سامسونگ، دل، HTC، الجی و... را متقاعد ساخت تا محصولات خود را بر مبنای این پلتفرم عرضه کنند.
در نومیدی کامل، مایکروسافت تصمیم گرفت شرکت نوکیا را به عنوان بخشی از این مجموعه استراتژیها خریداری کند
مایکروسافت در کوتاهمدت موفق شد خود را به شرکت مولتیمیلیاردر جهانی تبدیل کند. برای رسیدن به این موفقیت، مایکروسافت تمرکز اصلی و خاص خود را بر طراحی محصولات نرمافزاری قرار داد. جهتگیری دقیقی که در نهایت باعث شد امپراطوری مایکروسافت بدون رقیب جدی بر دنیای کامپیوترهای شخصی حکمرانی کند. درست در همان زمان دل، اچپی، لنوو، ایامدی، انویدیا، لاجیتک و سایر شرکتها برای آنکه در دنیای کسبوکار موفق باشند، تصمیم گرفتند سختافزارهای خود را با پشتیبانی از نرمافزارهای مایکروسافت تولید کنند. این اکوسیستم جهانی حتی نام ویژهای نیز برای خود تعیین کرد. این نام منحصربهفرد وینتل (wintel) بود که ترکیبی از ویندوز و اینتل بود؛ نامی که به نماد کامپیوترهای شخصی تبدیل شد و تا امروز نیز استفاده میشود.
در همین ایام، «استیو بالمر»، مدیرعامل اسبق مایکروسافت، به توسعه و اجرای برنامه استراتژیک جدیدی پرداخت که در آن برنامه، تنها سختافزارهایی را که واجد شرایط و متناسب با استراتژیهای جدید مایکروسافت بودند، پذیرش میکرد. حتی بالمر تصمیم گرفت چشمانداز محدودکنندهای را در خصوص آنچه سختافزارهای قابل توجیه برای مایکروسافت شناخته میشود، در دستور کار مایکروسافت قرار دهد. او در سال 2012 گفت: «ما همچنان به اکوسیستم گسترده و همکاری با شرکای تجاری خود در خصوص طیف گستردهای از کامپیوترهای شخصی، تبلتها و تلفنهای مبتنی بر ویندوز وفادار خواهیم بود. ما این کار را انجام خواهیم داد، به دلیل اینکه در نظر داریم بهترین انتخابها را در اختیار مصرفکنندگان خود قرار دهیم. ما بر این باور هستیم که جمعیت 1.3 میلیاردی کاربران ما که در سراسر جهان از ویندوز استفاده میکنند، به یک شکل از دستگاهها استفاده نمیکنند. اکنون زمان آن رسیده است تا دستگاههای خاص خود را برای اهداف مشخصی طراحی کنیم. آنچنان که ما این کار را با اکسباکس و بهتازگی با سورفیس پرو انجام دادهایم. در تمام تعاملاتی که با شرکای خود داریم و همچنین کارهایی که روی دستگاههای خود انجام میدهیم، سعی خواهیم کرد لذتبخشترین و در عین حال کمدردسرترین تجربه کاربری را در تعامل کاربران با سختافزارها، نرمافزارها و خدمات به آنها ارائه کنیم. این بدان معنا است که ما همراه با شرکای خود، دستگاههای ویندوزی جدیدی تولید خواهیم کرد که مطابق با درخواست مردم باشد. علاوه بر این، بخش سرویسهای مشتریان خود را توسعه میدهیم و بهروز خواهیم کرد؛ بهطوری که مشتریان ما از حداکثر مزایایی که سختافزارهای پیشرفته ارائه کردهاند و هر یک مکمل دیگری خواهند بود، استفاده خواهند کرد. ما سعی میکنیم دستگاههایی را که مردم در طول روز استفاده میکنند، در قالب مجموعه واحدی در اختیار آنها بگذاریم و بهترین پشتیبانی را از آنها کنیم. در نتیجه، مشتری دستگاهی را میخرد که مجهز به مکانیزم ارتباطی منحصربهفرد است، مکانیزمهای افزایش بهرهوری و سرویسهای سرگرمکننده مایکروسافت را استفاده میکند و در عینحال به سرویسهای ممتاز و برنامههای کاربردی که شرکای ما و توسعهدهندگان دیگر ارائه میکنند نیز دسترسی دارد.»
در نومیدی کامل، مایکروسافت تصمیم گرفت شرکت نوکیا را به عنوان بخشی از این مجموعه استراتژیها خریداری کند، به دلیل اینکه به ناچار مبارزهای را با اندروید آغاز کرده بود و سازنده فنلاندی گوشیهای هوشمند گزینهای جذاب و علاج فوری برای پیشگیری از مرگ زودهنگام سیستمعامل ویندوزفون مایکروسافت در آن مقطع زمانی به شمار میرفت. در آن برهه زمانی شکست نهایی محصول واضح و آشکار بود. بدون نوکیا و دیگر سازندگان تلفنهای همراه مبتنی بر ویندوزفون سیستمعامل مایکروسافت آینده تلخی را پیش روی خود مشاهده میکرد.
مایکروسافت با انتخاب دشواری روبهرو بود، خرید نوکیا یا رها کردن پروژه تلفنهای هوشمند. هر یک دلایل اغناکننده خاص خود را داشتند که نشان میدادند مایکروسافت از تصمیم خود پشیمان شده است. مایکروسافت در نهایت تصمیم گرفت نوکیا را خریداری کند؛ تصمیم اشتباهی که باعث شد 10 میلیارد دلار به هدر رود. شایان ذکر است در آن مقطع زمانی استدلال منطقی این بود که این حرکت باعث خارج کردن ویندوزفون از حالت رکود میشود و حرکت روبهرشدی را به این پروژه خواهد بخشید. در آن مقطع زمانی، خط تولید سورفیس در طرف دیگر داستان قرار داشت. باز هم واکنش ناامیدانه دیگری برای مقابله با ماشینهای ویندوزی که در طول این سالها از سوی شرکتهای مختلف سختافزاری تولید شده بودند. سورفیس همچنین در نظر داشت جای پای ویندوز 8 را محکم سازد. در کنار این دو دلیل، مایکروسافت همچنین در نظر داشت به سازندگان ماشینهای مبتنی بر ویندوز نشان دهد که میتوانند کیفیت محصولات خود را افزایش دهند. اینتل در اقدام مشابهی اولترابوک خود را تولید میکرد که دقیقاً هدف مشابهی با مایکروسافت داشت. هر دو شرکت بهشدت در رقابت با مکبوک بودند. به احتمال زیاد، مایکروسافت به دنبال آن بود که با خط تولید سورفیس فراتر از آرمانهای اولیه خود گام بردارد و تبدیل به مولتیمیلیاردی شود که به شیوه خاص خود کسبوکارش را مدیریت میکند. جالب آنکه سورفیس در بازاری که بخشی از آن در اختیار کامپیوترهای شخصی قرار داشت، موفقیتآمیز ظاهر شد و مایکروسافت را در رقابت شانهبهشانه با رقیب خود اپل قرار داد. در اصل سورفیس دستاوردهای بزرگی را برای مایکروسافت به ارمغان آورد. محبوبیت و نفوذ سورفیس باعث شد مایکروسافت همچنان خط تولید این محصول را فعال نگه دارد. سورفیس میتواند ویندوز 10 را یاری کرده و بدون آنکه هزینهای به مایکروسافت تحمیل کند، باعث تقویت عملکرد مالی این شرکت در سالهای آتی شود. اما این بدان معنا نیست که مایکروسافت همچنان تمایل دارد به شرکت سختافزاری تبدیل شود. با روی کار آمدن ساتیا نادلا، پاسخ به این پرسش صریح و روشن است. او در نامهای که در تاریخ 17 ژوئن 2015 خطاب به کارمندان مایکروسافت نوشت، گفت: «تری مایرسن، رهبری گروه جدید را بر عهده خواهد گرفت؛ گروهی که (Windows and Devices Group (WDG نامیده میشود.
مایکروسافت با انتخاب دشواری روبهرو بود، خرید نوکیا یا رها کردن پروژه تلفنهای هوشمند
این گروه در نظر دارد چشماندازهها از تجربه محاسبات شخصی مبتنی بر اکوسیستم ویندوز را نمایانتر سازد. اما تجربیات و فعالیتهای بخش فعلی گروه سیستمعاملها (Operating System Group) و گروه دستگاههای مایکروسافت MDG، سرنام Microsoft Devices Group، به رهبری استفان اد با یکدیگر ترکیب خواهند شد. این گروه جدید با کمک یکدیگر همه قابلیتهای مهندسی موردنیاز برای به وجود آوردن نوآوری و دستیابی به موفقیت در اکوسیستم جدید را هدایت خواهند کرد و این اکوسیستم با تمام توان، حرکتی روبهجلو را تجربه خواهد کرد. WDG ویندوز را در قالب یک سرویس در تمامی دستگاههایی که به اشکال مختلف ساخته شدهاند، نصب خواهد کرد. دستگاههایی همچون سورفیس، هولولنز، لومیا، سورفیس هاب، باند و اکسباکس که مایکروسافت تولید میکند، از جمله این موارد هستند. این کار ما را فعال میکند تا گروههای جدیدی به وجود آوریم و قدرتمندتر از همیشه، شور و اشتیاق و تقاضای گسترده برای ویندوز را در دنیای فناوری به وجود آوریم.»
این گفتهها به شکلی کاملاً روشن اعلام میکنند که یکبار دیگر مایکروسافت در نظر دارد دنیای سختافزار را بهطور ویژهای به سمت ویندوز 10 هدایت کند؛ بهگونهای که این جریان همسو با سیاستهای مایکروسافت به حرکت درآید و مایکروسافت شرکتی نباشد که در نظر دارد سختافزار را مرکز ثقل کسبوکار تجاری خود قرار دهد. حذف کامل خرید نوکیا آنچنان که مایکروسافت این کار را انجام داد، نشان میدهد که این شرکت به جای آنکه در صدد تبدیل شدن به شرکت سختافزاری در حوزه تلفنهای هوشمند باشد، تمایل دارد به ایدهساز این بازار تبدیل شود.
==============================
شاید به این مقالات هم علاقمند باشید:
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟