یک روز خوب نمی‌آید، یک روز خوب آوردنی است!

برای من این موضوعات اغلب موضوعاتی اجتماعی و ارتباطی هستند که بنا به دلایل نامعلومی علاقه‌مندی بی‌اندازه‌ای به آن‌ها دارم و گاه با خود فکر می‌کنم ای ‌کاش در کنار همه کارهایی که انجام داده و نداده‌ام، اندکی نیز در این حوزه مطالعه و دانش‌اندوزی می‌کردم. این موضوع ــ امکان تبریک سال نو گفتن و از آن حرف زدن ــ برای من از این جهت حائز اهمیت است که سال نو، همواره برای ما فرصت شروع دوباره بوده و خوب است که بتوان برای زدن بعضی حرف‌ها دوباره از آن بهره برد.  شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که گاه سال خوبی را سپری نکرده و منتظرید تا سال نو از راه برسد و همه ناکامی‌های گذشته را در سال جدید جبران کنید. گویی سال نو یک فرصت دوباره است. فرصتی که همه ما آن ‌را حس می‌کنیم. درخت‌ها سبز و هوا متغیر شده و همه‌چیز رنگ و بوی نو شدن به‌خود می‌گیرند. شاید برای همین است که همواره سال نو یک نقطه شروع خوب است و ما هربار در شروع آن دعای «حول حالنا الی احسن الحال» را زمزمه می‌کنیم. 
با همه این تفاسیر، این روزها و با نزدیک شدن به نوروز باستانی ایران، جدی‌ترین پرسشی که ذهن من ‌را به‌خود مشغول کرده، تعریف یک سال خوب و موفق است. شاید در ابتدای امر پاسخ آن بسیار ساده به‌نظر رسد، اما اگر اندکی روی آن دقیق شوید متوجه خواهید شد که پاسخ آن‌قدرها هم ساده نیست. متأسفانه یا خوشبختانه این روزها در هر گوشه و کنار این شهر صحبت از مادیات و ثروت و پول است. ماشین‌های گران‌قیمت و چندمیلیاردی بی‌شمار سطح شهر، خانه‌های رؤیایی در مناطق مختلف کشور که بی‌شباهت با قصرهای مولتی‌میلیاردهای هالیوودی نیستند و بوتیک‌هایی که قیمت یک دست لباس در آن‌ها حقوق یک سال یک کارمند معمولی است.
اشتباه نکنید. قصد من پرداختن به وضعیت اجتماعی ایران و واکاوی اوضاع اقتصادی مردم و آسیب‌شناسی آن نیست که اگر هم بود، تخصص و دانش آن را نداشتم. در واقع، هدف من از مقدمه حاضر طرح این پرسش است که «آیا ما تعریف درستی از موفقیت برای خود و با توجه به شرایط موجود خود داریم؟ چه سالی را موفق و چه سالی را ناموفق می‌نامیم؟ شاخص‌های موفقیت و نداشتن توفیق ما چه هستند که خود را با آن‌ها بسنجیم؟ تا چه اندازه اهداف ما تحت تأثیر جریان ثروت‌طلبی و ثروت‌اندوزی پیرامون بوده است؟ برای تعیین این شاخص‌ها از چه ابزاری کمک می‌گیریم؟ آیا زندگی‌نامه بسیاری از افراد موفق ــ از نگاه خودمان ــ را مطالعه می‌کنیم و آن‌ها را الگوی خود قرار می‌دهیم؟ یا الگوهای مذهبی، سیاسی، اجتماعی و مانند آن برای این موضوع داریم؟» من پیش‌تر نیز بسیار در این باره نوشته‌ام. برای مثال، در یادداشتی پیرامون این نگاه که «آیا موفقیت در خاطره جمعی مردم باقی ماندن است»، این پرسش را مطرح کردم که «آیا صد سال بعد استیو جابز در حافظه تاریخ پررنگ‌تر خواهد بود یا بیل گیتس؟» در آن یادداشت به کمک‌های خیرخواهانه گیتس و جاه‌طلبی‌های فناورانه جابز اشاره و وجود محصولات اپل در دست مردم را با کمک‌های بنیاد خیریه گیتس و ملیندا مقایسه کردم تا فکر کنیم و ببینیم کدام‌یک بیش‌تر در زندگی مردم نقش داشته‌ و خواهند داشت. 
حالا دوباره و در آستانه سال نو مایلم تا این پرسش را دوباره مطرح کنم که «موفقیت چیست؟» کسب درآمد، خرید یک خانه بزرگ و زیبا، سوار شدن بر ماشین‌های چندصد میلیون تومانی یا تبدیل دنیا به جایی بهتر برای زندگی کردن؟ پاسخ شما به این پرسش هرچه باشد محترم است و شاید بتوان گفت همین که از نگاه خودتان یک تعریف روشن برای «موفقیت» دارید، جای بسی خوشحالی است. زیرا بسیاری از ما هنوز در تعریف این واژه در سطح خرد و کلان آن دچار شبهه و اشکال هستیم. 
آن‌چه باید به آن توجه داشته باشید این است که تعریف شما هرچه باشد، لازمه دستیابی به آن تلاش است. تلاشی بی‌وقفه و مستمر برای دستیابی به‌ آن‌چه نام آن را موفقیت گذاشته‌اید. خواه این موفقیت کسب درآمدهای نجومی باشد، خواه راه‌اندازی یک سایت آموزش آنلاین برای توسعه سطح دانش در کشور. تلاش شرط لازم آن است. بسیاری از ما ساعت‌ها و روزها نشسته و در رویا و خیال، شرکت‌های بزرگ و قدرتمندی را تصور می‌کنیم که صاحب آن هستیم و در آن فعالیت‌هایی بی‌اندازه شگفت‌انگیزی انجام می‌دهیم و وقتی به‌خود می‌آییم که همکار بغل دستی ما می‌گوید: «این‌قدر زل نزن به مانیتور، کور شدی، بیا بریم ناهار!» این همان نشستن برای آمدن روزهای خوب است. نشستن و منتظر یک سوپرمن ماندن که بیاید و تمام مشکلات ما را برای تبدیل شدن به یک انسان موفق از میان بردارد. مطمئن باشید چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
سال نو را به خودتان تبریک بگویید، موفقیت را برای خودتان تعریف کنید و هرچه در توان دارید برای رسیدن به موفقیت به‌کار ببندید. یک روز خوب نمی‌آید، باید بروید آن را بیاورید. سال نو مبارک!