این مطلب یکی از مقالات پرونده ویژه «بیتکوین» است. برای دانلود کل پرونده ویژه اینجا کلیک کنید.
قوانین کنترلکننده
اما نوشتن پروتکل پرداخت اینترنت موضوعی مخاطرهآمیز بود. مردم پیش از این سعی کرده بودند واحدهای پولی دیجیتال بسازند و همیشه هم نتیجه یکسان بوده است: تبهکاران به آنها هجوم بردند و دولت آنها را متوقف کرد. به گفته دیکسن اگر بیتکوین بخواهد موفق باشد، دولتهای مرکزی و فدرال باید یک نقشه راه داشته باشند. شرکتهای بیتکوین نیز باید نشان دهند که با گذاشتن کنترلهای دقیق و روشن روی کسبوکار خود مایل هستند و میتوانند از قوانین پیروی کنند تا تبهکاران و پولشویان را خارج از این چرخه نگه دارند.
کوینبیس امید دارد دقیقاً همین کار را انجام دهد. در حال حاضر، این شرکت یک آپارتمان 170 متر مربعی در سن فرانسیسکو در اختیار دارد. البته این فضا درخور شرکتی نیست که میخواهد آینده پول را رقم بزند. آرمسترانگ میگوید: «کوینبیس برای مدت طولانی دو میز در طبقه بالا بود. حالا ما 2300 متر مربع فضای دفتری داریم.» البته این منطقی به نظر میرسد که شرکت روی فضای دفتری سرمایه زیادی نگذارد. کوینبیس درگیر موضوعی هزینهبر است؛ دریافت مجوزهای دولتی و پر کردن گزارشهایی که برای تبدیل شدن به یک ناقل پول رسمی لازم است.
اینطور که معلوم شده آسان کردن استفاده از بیتکوین بیش از آنکه از نظر فناوری مشکلاتی داشته باشد، دشواریهای قانونی دارد. به هنگام آغاز به کار کوینبیس دشوارترین مشکل کاربران بیتکوین، خرید و فروش بیتکوین بود. کوینبیس این کار را راحت کرد. کافی است حساب بانکی خود را به کوینبیس متصل کنید و بیتکوینهای خود را دریافت کنید. اما این مسئله اوضاع را برای کوینبیس پیچیده کرد و شرکت را به یک کسبوکار خدمات پولی تبدیل کرد؛ همانند وسترن یونیون. دقیقاً مثل وسترن یونیون اگر اصول رگولاتورها را رعایت نکند آنها میتوانند حسابهای بانکی شرکت را توقیف و کسبوکارش را تعطیل کنند (تا وقتی شرکت درگیر فرآیندهای دریافت جوازهای مناسب است، رگولاتورها کاری برای مهار شرکت نمیکنند).
بیتکوین خط میان شفافیت و حریم خصوصی را بازتر میکند. همه تراکنشها در فضایی باز اما ناشناس اتفاق میافتند.
از آنجا که کوینبیس قصد دارد یک شرکت خدمات پولی رسمی باشد بهطور پویا روی رعایت قوانین توسط کاربرانش نظارت دارد. شرکت مشتریهای خود را بررسی میکند تا اطمینان یابد آنها تبهکار یا پولشو نیستند. همچنین به کلیدهای خصوصی مشتریها دسترسی دارد و به شرکتهای نوپا کمک میکند تا برنامههایی برای پلتفرم کوینبیس بنویسند. نکته دیگر این که هر گاه افراد برای تبدیل بیتکوین به پول نقد و بالعکس از سیستم کوینبیس استفاده کنند، شرکت هزینهای یک درصدی برای آن در نظر میگیرد.
با توجه به اینکه کاربرانی که اطلاعات تکنیکی کمتری دارند، به سوی بازار بیتکوین هجوم بردهاند، حقالزحمه مذکور معامله خوبی برای کاربران بهنظر میرسد. سادگی، پایداری، قانونی بودن و اطمینانپذیری ارزش این هزینه را دارد. فقط کافی است از افرادی سؤال کنید که ترجیح میدهند بهجای استفاده از بیتتورنت سریالهای خود را از آیتیونز دانلود کنند. وقتی کاسارس سال گذشته بیتکوینها را در جلسه آریزونا رد و بدل میکرد، حدود 37 هزار نفر کیف پول کوینبیس داشتند. امروز این رقم بیش از یک میلیون است.
آرمسترانگ مجموعهای کامل از خدمات را پیشبینی میکند؛ مثلاً یکپارچه کردن کیف پول کوینبیس با صندوق فروشگاهها تا افراد بتوانند با بیتکوین از مغازه محلی خود شیر بخرند. او میگوید: «این یک پروتکل جدید است؛ استفاده از آن دشوار است، اما ظرفیت زیادی دارد. فرصتی وجود دارد تا نخستین برند مورد اعتماد در این پروتکل جدید ساخته شود و استفاده مشتریها و کسبوکارها از آن تسهیل شود.»
پول مستقل
اگر در نیمه بیقانون و آشفته بیتکوین نظیری برای کریس دیکسن قانونمند وجود داشته باشد، آن فرد راجر وِر است. به دلیل هجومی که مردم بعد از خطابههایش به او میبرند، گاهی او را سلطان بیتکوین میخوانند. ور یک بازرگان است و زمانی نامزد حزب آزادیخواه برای California State Assembly بود. او پس از گذراندن یک دوره ده ماهه در زندان فدرال لامپاک به دلیل فروختن تجهیزات پرقدرت و خطرناک آتشبازی با نام Pest Control Report 2000 در eBay، ایالت خود را در سال 2006 ترک کرد و به ژاپن رفت.
اما شاید شهرت ور بیشتر به دلیل یک بیلبورد است. او برای آن ماهی 1500 دلار پرداخت میکند؛ یک تابلوی عظیم که کسبوکار فروش قطعات کامپیوتر او را تبلیغ میکند (شعار آن هم طبیعتاً این است: ما بیتکوین را هم قبول میکنیم). ور در سال 2011، هنگامی که ارزش بیتکوین یک دلار بود، شروع به خریدن آن کرد و به اندازهای از آن جمع کرد تا سوار بر موج آن به یک حساب بانکی هفت رقمی برسد. حالا جزء سرمایهگذاران نخست چندین شرکت نوپای بیتکوین است. اما بر خلاف دیکسن، شرکتهایی که او در آنها سرمایهگذاری کرده لزوماً سعی در ساختن یک نظام مالی خوشنام، مؤثر و بیپرده ندارند. آنها سعی دارند ظرفیت انقلابی این واحد پولی را توسعه دهند.
از آنجا که بیتکوین همانند اینترنت یک پلتفرم باز است، توسعهدهندگان نرمافزار میتوانند کارهایی روی آن انجام دهند که انجام دادن آنها با مسترکارت یا ویزا، که دسترسی به شبکه خود را با دقت کنترل میکنند، غیرممکن است.
یکی از این شرکتهای نوپا بلاکچِین (Blockchain) است؛ فرزند فکری بن ریوز. ریوز پس از دریافت ایمیل جدایی آرمسترانگ بر آن شد تا بلاکچین را به چیزی بیش از یک سایت گردآوری داده تبدیل کند. او همانند آرمسترانگ کیف پول بیتکوین را یک پلتفرم برای خدمات مالی میدید. اما ریوز نمیخواست بلاکچین به بیتکوینهای مشتریهایش دسترسی داشته باشد. او یک کیف پول مبتکرانه ترتیب داد که دسترسی به آن از روی یک مرورگر یا گوشی موبایل ممکن است، اما کلید خصوصی حساس را روی کامپیوتر کاربر رها میکند.
شرکت بلاکچین هرگز بیتکوینهای کاربران را از دست نمیدهد. اما در هر حال، اگر کاربر رمز عبور خود را فراموش کند، سایت نمیتواند آن را برای او پیدا کند. هیچکدام از سرمایهگذاران دره سیلیکون نمیخواستند هیچ کاری با ریوز داشته باشند. با این حال، پس از آن ریوز ایمیلی از ور دریافت کرد. ور در آن ایمیل برای او نوشت که بلاکچین سایتی بسیار عالی است و از ریوز پرسید که آیا به کمک احتیاج دارد؟ پاسخ البته که مثبت بود. ور مقداری پول سرمایهگذاری کرد (نمیگوید چقدر) و بلاکچین با آن سرمایه به تعداد سرورهایش افزود و نرمافزار خود را ارتقا داد.
این سایت امروزه یکی از مطمئنترین منابع اطلاعات درباره بیتکوین است و به تدریج ریوز آن را به نوعی گوگل برای اکوسیستم بیتکوین تبدیل میکند؛ مجموعهای از سرویسهای تحت وب که برای بازرگانان و توسعهدهندگان بیتکوین حیاتی است. موفقیت سایت blockchain.info مردم را به سوی دانلود نرمافزار کیف پول بلاکچین کشانید. امروزه بیش از 1.3 میلیون مشتری از آن استفاده میکنند.
آنها میتوانند آخرین بهای بیتکوین را چک کنند، وارد کیف پول خود شوند و از بیتکوینهای خود مثلاً برای خرید کارت هدیه آمازون استفاده کنند. شانزده کارمند شرکت، در حال توسعه یک پلتفرم معامله هستند که بتواند جستوجو کند و بهترین معاملهها را در میان صرافیهای مختلف پیدا کند.
بسیاری از هواداران اصیل این واحد پولی (آنها را آزادیخواهان ناشناس بنامید) آن را گامی به سوی یک نظام اقتصادی نوین میبینند. نظامی که تحت نفوذ یک قدرت دولتی فزونمند یا یک صنعت مالی درندهخو نیست.
همچنین آنها در حال ساخت یک برنامه اخبار برای موبایل با نام ZeroBlock هستند. شرکت چند صدهزار دلار در ماه از طریق تبلیغات به دست میآورد و این درآمد را در قالب بیتکوین دریافت میکند. این شرکت هیچ حساب بانکی و هیچ دفتری ندارد. نیک کری، مدیرعامل بلاکچین، میگوید: «این برای ما یک چیز رهاییبخش و انعطافپذیر است. ما به هیچ بانکی احتیاج نداریم.» ریوز در مسیری قرار گرفت که به ساخت یک کیف پول منتهی میشود که صد در صد تحت کنترل کاربر است و در دسترس شرکتها و دولتها نیست. شما میتوانید هر کاری که میخواهید با آن انجام دهید و اگر هم کلید خصوصی خود را گم کنید، این مشکل شماست؛ فردگرایی تمام و کمال که در قالب بیتها ارائه میشود. این ایدهای بود که به مذاق آزادیخواهانی مانند ور خوش آمد، کسی که زمانی نوشته است: «تقریباً هر کاری که دولت انجام میدهد دنیا را به مکانی پستتر تبدیل میکند.»
فارغ از قانون
دنیای بیتکوین فارغ از دولت چگونه دنیایی است؟ شاید این دنیا همانند Playa Condesa در آکاپولکوی مکزیک باشد. در این دنیا کالسکههای تکاسبه مزین به بادکنکهای آبی و سفید و الایدیهای چشمکزن در خیابان شلوغ بالا و پایین میروند. در همین حال جف برویک، میلیونری آنارشیست، بدون مالیات زندگی میکند.
برویک نخستین ثروت خود را بهعنوان مؤسس سایت خبری مالی Stockhouse به دست آورد. ثروت عمده دوم او از بیتکوین نصیبش شد. برویک همراه با یک گروه از همفکرانش سعی میکند یک منطقه تجارت آزاد در هندوراس ترتیب دهد؛ آنها باور دارند رئیسجمهور خوآن اورلاندو هرنداندز همین روزهاست که این معامله را تأیید کند. برویک میگوید: «از هماکنون دستهای از افراد علاقهمند به بیتکوین آماده هستند که به محض آماده شدن منطقه آزاد به آنجا بروند. آنها میخواهند تجارتهای مختلفی مربوط به بیتکوین انجام دهند. بخشی از دلیل این امر هم این است که آنجا هیچ قانون کنترلکنندهای وجود نخواهد داشت.»
برویک در ازای 45 بیتکوین یک پاسپورت پاراگوئهای به شما میدهد تا بتوانید بهعنوان یک آنارشیست بیتکوین فارغ از مالیات در آکاپولکو زندگی کنید. او در آنجا معاملات مستغلات نیز برای شما جور خواهد کرد. در حقیقت، او در حال بستن یک معامله روی یک پنتهاوس در طبقه سیام با منظرهای چشمگیر از شهر است. ماه گذشته یک بازرگان آلمانی با پرداخت پیشپرداخت در قالب بیتکوین آن را از آن خود کرد. او اجازه نداد نامش ذکر شود، اما از طریق ایمیل به من گفت با وجود قوانین سختگیرانه پولی در چین این راحتترین راه برای خارج کردن پول از مملکت بود.
بلاکچین هرگز بیتکوینهای کاربران را از دست نمیدهد. اما اگر کاربر رمز عبور خود را فراموش کند، سایت نمیتواند آنها را برای او پیدا کند.
گردشگران امریکایی بهطور عمده از آکاپولکو دوری میکنند و یکی از دلایل این امر هم شهرت خشونت کارتلهای مواد مخدر در این شهر است. اما برویک ادعا میکند که اینجا احساس امنیت بیشتری میکند تا امریکا (به احتمال به این دلیل که یک بادیگارد دارد). اوهمچنین میتواند بدون هیچ مجوزی مستغلات بفروشد.
البته بنیادگرایان آزادیطلب ناشناس در صورت لزوم با صاحبمنصبان هم درگیر میشوند. ور و مارک کارپلس که آن زمان مدیرعامل Mt. Gox بود، در سال 2012 هر کدام پنج هزار بیتکوین برای تأسیس بنیاد بیتکوین هزینه کردند. این مبلغ در آن زمان 55 هزار دلار ارزش داشت و میزان درخوری بود. اما با افزایش سرسامآور ارزش بیتکوین، بنیاد بیتکوین به یک سازمان لابیگری پولدار تبدیل شد که میلیونها دلار ارزش داشت. پس از آنکه مأموران فدرال رابطه بیتکوین با سیلک رود، (یک بازار مواد مخدر که در آن تراکنشهای ناشناس بیتکوین انجام میشود) را بررسی کردند، بنیاد مجموعهای از جلسهها را با مقامهای امریکایی و افبیآی ترتیب داد.
تلاشهای لابیگرانه چندماهه به دو نطق در حمایت از بیتکوین در مجلس انجامید. واشنگتن پست این اتفاق را «ضیافت عشق» نامید و بنیاد بیتکوین آن را یک برد نامید؛ سرمایهگذاران مخاطرهآمیز هم همینطور. میلیونرهای جدید بیتکوین گونه عجیبی هستند: آزادیخواهانی که از دولت متنفرند و به اندازه کافی ثروتمند هستند تا در سیستمهای گرداننده واشنگتن نفوذ کنند. در آن شهر، آنها حتی به خود سرمایهگذاران مخاطرهپذیر شبیه میشوند. ور میگوید: «ایجاد اطیمنان رگولاتوری برای بیتکوین بسیار مهم است. من مخالف قوانین کنترلکننده هستم، اما کسبوکار بیتکوین برای پیش رفتن به جلو باید اصول بازی را بداند.»
عاقبت کار
اگر سیستم در حال رشد این واحد پولی از درون منفجر شود، نه سرمایهگذاران مخاطرهآمیز برنده میشوند و نه آزادیخواهان ناشناس. احتمال به وقوع پیوستن این اتفاق وجود دارد. شرکتهای موجود در بخش قانونی صنعت بیتکوین که در حال توسعه است (سازندگان کیف پول، صرافیها و سرویسهای پرداخت) نمیتوانند خدمات بانکی را دریافت کنند، زیرا بانکداران هنوز نمیدانند چه قوانین کنترلکنندهای روی این شرکتها اعمال میشود. مهمتر آنکه شبکه بیتکوین در حال تقلا برای کنار آمدن با رشد سریع خود است. این شبکه فقط میتواند از پس هفت تراکنش در ثانیه بر آید (این رقم برای ویزا 10 هزار است).
با این حال کمی شفافیت در راه است. بنجامین لاوسکی، رئیس New York State Department of Financial Services، انتظار دارد در سال جاری راهبردهایی برای وارد کردن شرکتهای بیتکوین به نظام مالی اعلام شود. به نظر میرسد که این اصول در تمام ایالتها در سراسر ایالات متحده مرسوم شود. اگر قوانین زیادی سختگیرانه باشند، شرکتهای بیتکوین درهای خود را میبندند یا کسبوکار خود را به جای دیگری منتقل میکنند. راه آمدن با رگولاتورها چنین خطری در بر دارد: آنها ممکن است شما را تا نابودیتان کنترل کنند. اما در عین حال، Mt. Gox هم نمونهای از خطرپذیری رویکرد غرب وحشی را نشان میدهد؛ بدون وجود محافظ، یک قدرت مرکزی یا راهی برای حفاظت از داراییهای دیجیتال مردم ممکن است کل قضیه از بنیاد بیثبات بهنظر برسد و در خود ویران شود.
میلیونرهای جدید بیتکوین گونه عجیبی هستند: آزادیخواهانی که از دولت متنفرند و به اندازه کافی ثروتمند هستند تا در سیستمهای گرداننده واشنگتن نفوذ کنند.
در همین حال، کوینبیس با چنان سرعتی پیش میرود که انگار قرار است شرکت میلیارد دلاری بعدی در درهسیلیکون باشد. این شرکت در طول شش ماه گذشته تعداد کارکنانش را سه برابر کرده است و یکی از این کارکنان جدید مارتین نیجادلیک است. کار او بررسی مرتب همه قوانینی است که یک شرکت رسمی تراکنشهای مالی باید از آنها پیروی کند. سرمایهگذار مخاطرهپذیر شرکت، اندرسن هورویتز، نیز تعهد خود را گسترش داده و پنجاه میلیون دلار روی کسبوکارهای بیتکوین سرمایهگذاری کرده است. گروه آرمسترانگ به جز چراغهای کریسمس وقتی برای قرار دادن چیز دیگری در دکوراسیون دفتر نداشتهاند. اما روی یکی از دیوارها یک قاب 20 در 25 سانتیمتری آویخته شده است که اسکناسهای دلار زیمبابوهای در آن به چشم میخورد؛ واحدی که در اواخر دهه 2000 به یک دوره تورم شدید برخورد. امروزه بیشتر تراکنشهای مالی با استفاده از دلار امریکا یا واحد پولی آفریقای جنوبی انجام میشود. این تابلوی روی دیوار همچون یک زیارتگاه برای واحد پولی شکستخورده به نظر میرسد. از آرمسترانگ اجازه میگیرم عکسی از آن بگیرم و پاسخ منفی میگیریم. هیچکس نمیخواهد بیتکوین با یک پول مضحکه ارتباطی یابد.
پانویس
1. این مؤسسه از طرف مجله فوربز بهعنوان برترین مرکز بالندگی کسبوکار انتخاب شده است؛ مراکز بالندگی کسبوکار (Business Incubators) مؤسساتی هستند که با ارائه تسهیلات مختلف مانند خدمات دفتری، اداری، مالی، مشاورهای و آموزشی زمینه تأسیس شرکتهای نوپا را براساس ایدههای خلاقانه و کارآفرینانه فراهم میکنند و در مقابل در سهام شرکت نوپا سهیم میشوند.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟