قسمت اول- پوستاندازی یا خونریزی
قسمت دوم - بازی با آتش: هوش مصنوعی قدرتطلب و فریبکار
قسمت سوم- هوش مصنوعی، مرگ و دغدغههای اگزیستانسیال
قسمت چهارم- هوش مصنوعی، یک انقلاب سیستمی
قسمت پنجم- هوش مصنوعی و تفکر سیستمی
آقای انسان پیش خود گفت که ۱7 کیلو که چیزی نیست؛ با غذای کمتر و کمی تحرک درست میشود. اما دکتر ورزشهای سنگین را ممنون کرده بود چرا که به استخوانها، غضروفها و ماهیچهها فشار زیادی وارد میکرد. بنابراین فقط میتوانست ورزشهایی مانند پیادهروی و شنا را انجام دهد.
روزهای اول همهچیز نسبتا خوب پیش میرفت. اندازه بدنش مقداری کمتر شده بود و وزنش هم دو کیلو کم شد. اما هر دو همانجا ماندند. کمی در اینترنت در مورد جدول کالری غذاها و فیبرها مطالعه کرد. تغییراتی در غذایش داد اما باز هم تغییر زیای نکرد. سرانجام پیش یک متخصص تغذیه رفت. به پیشنهاد او، بعضی از وعدههای غذاییش را عوض کرد. بیشتر میوه و گوشت ماهی را توصیه کرد. اما با این وضعیت گرانی ماهی و میوه، خرید آنها بهصرفه نبود. ضمن آن که هزینه ویزیت متخصصین و داروها و عکسبرداریها، استخرهای شنا و... وضعیت مالی او را که از قبل هم چندان تعریفی نداشت، متلاطم کرد. به همین دلیل، بیخوابیهای شبانه هم شروع شده بود. درد زانوها و کمر از یک سو و نگرانی بابت مشکلات مالی چنان فشاری به او وارد کرد که در عصر یک روز کاری، دچار حمله عصبی شد. احساس میکرد که در حال مرگ است و هیچ کاری از دستش بر نمیآید. با کمک همکارانش به بیمارستانی در همان نزدیکی مراجعه کرد. ابتدا پزشک اورژانس او را معاینه کرد. بعد از مدتی که زیر نظر بود به یک روانپزشک ارجاع داده شد. روانپزشک کمی از فشار و استرس روزهای اخیرش پرسید و به او گفت که دچار حمله وحشت یا پنیکاتک شده است. سرانجام نسخهای به دستش داد و گفت که باید مدتی از فشار کار و استرس به دور باشد چرا که امکان برگشت حمله وجود دارد. در عین حال به او پیشنهاد داد که بعد از این که کمی بهتر شد به یک روانشناس مراجعه کند.
تصور این که دوباره دچار حمله شود، خود فشار مضاعفی بر او وارد می کرد؛ ضمن آن که تهیه کردن پول روانشناس هم مسئله تازهای پیش روی او گذاشته بود. چند روزی مرخصی گرفت اما در خانه ساعتها منتظر حمله دوباره بود. افکار منفی یکی پشت دیگری به ذهنش هجوم میآورد. این که اگر حملات ادامه پیدا کند و او نتواند کار کند چه کسی هزینههای زندگی خانواده و درمان او را متقبل خواهد شد؟ از سوی دیگر نگران وضعیت سلامتی خودش و اضافه وزن و ... هم بود.
سرانجام این فشارها او را وادار کرد که از یک روانشناس وقت بگیرد. جلسه اول، روانشانس عمدتا گوش می داد و گاهی سوالی میپرسید. در ابتدای جلسه دوم، روانشناس در مورد تفکر سیستمی با او صحبت کرد. اولین باری بود که این اصطلاح را میشنید.
«ببین، ما امروز میدانیم که وقایع، بهویژه وقایع مربوط به انسانها و جوامع تکعلتی نیستند. هر پدیده، هم از پدیدههای دیگر تاثیر میپذیرد و هم روی آنها تاثیر میگذارد. تمام بدن ما تشکیل شده از سیستمهای مختلف. بدن ما یک سیستم بزرگ است. در درون این سیستم، اجزا یا سیستمهای کوچکتر با هم در ارتباط هستند. شما نمیتوانی در یک سیستم تغییری بهوجود بیاوری بدون آن که سیستمهایی که با آن در ارتباط هستند متاثر نشوند. چون هم خروجی این سیستم به آنها مربوط میشود و هم ورودی آن از سیستمهای دیگر تامین میشود. اضافه وزن هم با چند سیستم در ارتباط است: سیستم گوارش، سیستم ایمنی، سیستمهای مغزی و نخاعی و سیستم عصبی، سیستم تنفسی، چرخه خواب و بیداری و... بنابراین شما وقتی میخواهی وزنت را کم کنی، باید بدانی که هیچکدام از این سیستمها به تنهایی کار نمیکند. شما ضمن آن که باید سیستم تغذیه خودتان را اصلاح کنی (تغییر)، باید تاثیر آن را روی سیستم عصبی خود در نظر بگیری. خوردن بعضی غذاها یا داروها، سیستم عصبی شما را تحریک میکند. در عین حال سیستم عصبی شما میتواند روی سیستم گوارشیتان تاثیر بگذارد. روندها نیز روی سیستم عصبی تاثیر می گذارند. اگر به مدتی طولانی تحت استرس قرار بگیری، ممکن است سیستم تغذیه شما دچار اختلال شود و هر دوی اینها روی چرخه خواب و بیداری شما اثر می گذارند و آن را مختل میکنند.»
آقای انسان گیج شده بود. این همه سیستم در درون ما وجود دارد؟ من چگونه باید همه آنها را کنترل و اصلاح کنم. اگر قرار باشد من هر کدام از آنها را بشناسیم و بعد به روابط بین آنها پی ببرم، سالها طول میکشد.
روانشناس برایش توضیح داد که لازم نیست تکتک سیستمهای درون بدن را با جزئیات بشناسد. برای این کار متخصصان مختلفی جود دارند و کافی است از نظرات آنها آگاه باشد. «همینقدر که پی ببری که فقط با یک قرص و یا با یک ورزش نمیتوانی این مشکلات را حل کنی، مقدار زیادی از راه را طی کردهای. ما معمولا برای درمان اختلالات روانی از مجموعه دارودرمانی، روان درمانی و ورزش و تغییر سبک زندگی استفاده می کنیم. معمولا وقتی اینها با هم هستند بیشترین تاثیر را در جهت درمان دارند. با این کار شما از نگاه تکبعدی به خودت، بدن و روانت فاصله میگیری و تمام این مجموعه را در ارتباط با هم میبینی.»
سپس برای او توضیح داد که پدیدههایی مانند درد زانو و کمر، هم معلول هستند و هم علت.
«درد زانو میتواند معلول وزن زیاد شما باشد، اما در عین حال باعث میشود که نتوانی به اندازه لازم ورزش کنی و این به نوبه خود روی اضافه وزن شما تاثیر میگذارد. وقتی تحرک شما کافی نباشد هم روی تغذیه شما تاثیر میگذارد و هم روی گوارشتان. وقتی تحرک لازم را نداشته باشی و در عین حال گوارشتان هم مشکل داشته باشد، ضمن این که وزنتان مجددا بالا میرود، روحیه شما هم کسل میشود و بهتدریج بهسمت افسردگی میروی. از دوستانتان فاصله میگیری و انزوا را ترجیح می دهی. وقتی افسرده باشی خواب منظم و کافی نمیتوانی داشته باشی و در عین حال نمیتوانی بهدرستی کار کنی و به همین دلیل، نگرانیهای مالی هم به مشکلاتتان اضافه میشود. وقتی این همه فشار به شما وارد شود آنوقت ممکن است دچار حمله وحشت یا پنیکاتک شوی که موقتا شما را از کار می اندازد. و این چرخه ادامه دارد و روزبهروز تشدید میشود. من در اینجا فقط به موضوعات قابل لمس اشاره کردم وگرنه هر کدام از این وضعیتها هم درون بدنتان و هم در روانتان و هم در ارتباطات با دیگران تاثیرات مخرب دیگری هم میگذارد که در ظاهر به چشم نمیآید.»
آقای انسان دچار سرگیجه شده بود. به نظرش میرسید هر جای این کلاف سردرگم را اصلاح کند، مشکل از جای دیگری سر برمیآورد. پس چه باید بکند؟
«شما باید این چرخه را از یک جایی بشکنی؛ شاید هم از چند جا و دیگر اجازه ندهی که این چرخه یا دور معیوب شکل بگیرد. در واقع باید با تفکر سیستمی به جنگ مشکلات سیستمی بروی. بهعنوان یک راهکار عملی، شما می توانی از مصرف داروهایی شروع کنی که روی افسردگی شما اثر مثبت می گذارند و در عین حال به بهتر شدن خوابتان کمک میکنند. بر اساس همین موضوعاتی که گفتم، همین دو اصلاح میتوانند هم در شکستن چرخه معیوب کمک کنند و هم در شکلگیری چرخه مثبت. بله، خوشبختانه وقتی در جهت بهبودمان قدم بر میداریم، شکلگیری چرخههای مثبت میتوانند نجاتبخش باشد. وقتی وضعیت خواب و افسردگی بهتر شد میتوانی با روان درمانی نسبت به کل مشکلاتتان بینش بهتری کسب کنید.»
در اینجا آقای انسان به یاد آورد که آخرین نسخه اپلواچ، میتواند تمام مراحل خواب را ردگیری و ثبت کند. از جمله مرحله مهم خواب رم (REM) که همراه با حرکات تند مردمک چشم هستند و یکی از کارهایش تبدیل خاطرات کوتاهمدت به خاطرات بلندمدت است. اپلیکشن با کمک هوش مصنوعی خواب شخص را در طولانیمدت زیر نظر میگیرد و دادههای آن را در یک بانک اطلاعاتی ذخیره میکند و آن را با سلامتی کل بدن میسنجد و میتواند پیشنهاداتی برای بهبود خواب و یا عملکرد بخشهای دیگر بدن ارائه کند.
«بله، شما میتوانی از فناوری هم برای شکستن چرخه معیوب و هم تشکیل چرخه مثبت استفاده کنی. انواع مختلف ابزارهای سلامتی حالا در دسترس ما هستند. دادههای این ابزارها میتوانند کمک کنند که علایم اختلالاتی مانند پنیکاتک را پیش از وقوع متوجه شوی و برای آن کاری بکنی. برنامههای جالب و موثری برای پایش بدن و در عین حال انجام حرکات ورزشی و میزان و نوع غذاهایی که مصرف می کنیم به بازار آمده است. خوبی اغلب این برنامهها این است که بهگونهای طراحی شدهاند که یک جانبه به موضوع نگاه نمیکنند و بدن را به مانند یک سیستم در نظر میگیرند.»
آشنایی با تفکر سیستمی برای آقای انسان بسیار نویدبخش بود. به همین دلیل تصمیم گرفت تا حدودی عمیقتر به این موضوع بپردازد و در عین حال در مورد ارتباط آن با هوش مصنوعی اطلاعاتی کسب کند
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟