Image Shaker
Image Shaker، از شرکت «Clairmont Camera»، ابزاری است که در جلوی لنز نصب میشود و با کمک آن میتوان در تصاویر دوربین لرزش ایجاد کرد. بهترین مثال درباره کاربرد Image Shaker، استفاده از آن در فیلم «نجات سرباز رایان» اثر استیون اسپیلبرگ، در سال 1998 است. در این فیلم کارگردان قصد داشت، نشان دهد که در اثر انفجارهای صحنه، دوربین تکان میخورد. برای دستیابی به این جلوه، Image Shaker روی دوربین نصب شد. این ابزار از طریق محرکهایی که در جلوی لنز قابل نصب است (تصویر 1ـ الف) بدون آسیب رساندن به دوربین، باعث لرزش تصویر میشود و امکان ایجاد لرزشهای کنترلشده را فراهم میکند. میتوان تعیین کرد که این لرزشها فقط افقی باشند یا عمودی یا ترکیبی از این دو.
شکل 1: الف : ابزار Image Shaker پیش از نصب روی دوربین
دوربین و Image Shaker نصبشده روی آن در کل ثابت هستند ( تصویر 1ـ ب ) و در نتیجه، اپراتور میتواند از طریق چشمی دوربین، تصویر در حال لرزش را ببیند، نتایج را سر صحنه بازبینی کند و نیاز به کارهای پس از تولید نیست.
شکل 1: ب : Image Shaker پس از نصب روی دوربین
یانوش کامینسکی، مدیر تصویربرداری «نجات سرباز رایان» از این ابزار بهعنوان «ابزاری نوآورانه» یاد کرده است: «این دستگاه اجازه میدهد میزان لرزش عمودی و افقی مورد نیاز خود را تعیین کنید. هرچند سنگین است، با این حال با استفاده از آن، تصاویر روی دست بسیار خوبی گرفتیم. ابتدا از آن به طور گزینشی استفاده میکردیم، مثلاً برای تصویربرداری صحنههایی که در آن انفجارهایی رخ میداد یا تانکی از جلوی کادر عبور میکرد؛ اما وقتی نتایج را دیدیم، بیشتر و بیشتر از آن استفاده کردیم.»
نرمافزار MARI
فیلم «آواتار» به کارگردانی جیمز کامرون در سال 2009، شامل2500 شات جلوههای بصری است که در این شاتها، شخصیتها و مدلهای کامپیوتری زیادی دیده میشوند. پوشاندن بافت (texture) به این حجم از مدلهای سهبعدی، جنبه مهمی از چنین پروژهای است و تأثیر زیادی در نتیجه نهایی دارد؛ چراکه بدون اعمال بافت خوب و مناسب، مدل کامپیوتری باورپذیر نخواهد بود. در میان گروه پرشماری که روی این پروژه کار میکردند، 54 هنرمند، فقط مسئولیت نقاشی 2.5 میلیون بافت روی این مدلها را بر عهده داشتند. David Abbott ، یکی از هنرمندان اصلی طراحی بافت این فیلم میگوید: «نقاشی کردن مدلهایی که قرار است از چندین زاویه، در نمای بسیار نزدیک و در موقعیتهای مختلف دیده شوند و حتی با شخصیتهای دیگر تعامل داشته باشند، نیازمند میزان زیادی نگاشت بافت (texture map) و ژئومتری با رزولوشن بالا هستند.»
شکل 2: الف : نمونهای از موجودات فیلم آواتار در محیط نرمافزار. ترسیم بافتهای مناسب روی یک مدل سهبعدی، کمک بزرگی به باورپذیری آن میکند.
بر همین اساس، نخستین چالشی که «وِتا دیجیتال » شرکت اصلی جلوههای بصری فیلم آواتار با آن روبهرو شد، یافتن نرمافزاری مناسب برای اعمال این حجم زیاد بافت بود. در همان ابتدای پروژه آواتار، وِتا دیجیتال، تمامی نرمافزارهای موجود را ارزیابی کرد، اما هیچیک از این نرمافزارها، عملکرد مورد انتظار را نداشتند. وِتا به نرمافزاری نیاز داشت که روی سیستمعامل لینوکس عملکرد خوبی داشته باشد، با مجموعه نرمافزارها و خط کاری (pipeline) این شرکت هماهنگ بوده و رابط کاربری کارآمدی نیز داشته باشد. اینها فقط بخشی از نیازمندیها بود. وِتا دیجیتال، درنهایت تصمیم گرفت، نرمافزار بافتگذاری مورد نیاز را خودش بسازد و حاصل کار، نرمافزار MARI بود که اکنون در حوزه گرافیک کامپیوتری، بسیار مطرح است.
شکل 2: ب: روباتهای این فیلم با اعمال بافتهای مناسب، باورپذیری بیشتری یافتند.
MARI امکان نقاشی مستقیم و بافتگذاری مدلهای سهبعدی را فراهم میکند که این مزیت بزرگی است. در نهایت گروه سازنده آواتار موفق شدند با استفاده از این نرمافزار و با تولید بافتهای متنوع، تنها از طریق بافت پوشانی 23 مدل اصلی، 68 موجود منحصربهفرد بسازند. برای موجودات پرنده این فیلم، تنها یک مدل اصلی ساخته و 26 بافت متفاوت برای آن در نظر گرفته شد. برای گیاهان نیز 483 مدل اصلی ساخته شد که با تغییرات در ژئومتری و استفاده از بافتهای متفاوت این میزان به 3000 گیاه مختلف رسید.
نمایشگرهای سری PRM از شرکت دالبی
نام شرکت «دالبی» برای بسیاری از ما یادآور تجربههای شنیداری منحصربهفرد در سینما و خانه است. اما بخشی از فعالیتهای این شرکت مستقیماً با تصویر سروکار دارد. این شرکت نمایشگرهای ویژهای ارائه کرده است که قابلیت نمایش تصاویری با رنگ ، نور و کنتراست مشابه تصاویر پرده سینِما را دارا است. چنین قابلیتی در فرایند ساخت فیلم و بهویژه در مرحله تصحیح رنگ، بسیار کاربردی است. در مرحله تصحیح رنگ بهمنظور انتقال بهتر حس صحنهها، میزان رنگ، شدت نور و کنتراست تنظیم میشود و اگر نمایشگری که در این مرحله استفاده میشود نتواند تصاویری مشابه پرده ارائه کند، هنرمندان تصحیح رنگ دچار اشتباه میشوند و قادر نخواهند بود خروجی مناسبی برای پرده بگیرند.
شکل 3: نمایشگر 4220 از سری PRM
گروهی از محققان شرکت دالبی از سال 2007 آزمایش روی نمایشگرهای LCD و LED را آغاز کردند که نتیجه آن در سال 2009، در قالب نمونهای اولیه از یک نمایشگر با نام PRM-4200 معرفی شد. در آن دوران ابزار اصلی در دسترس متخصصان جلوههای بصری و تصحیح رنگ، نمایشگرهای CRT بود که در این حوزه رقیبی نداشتند. هر چند در آن زمان نمایشگرهای LCD به بازار آمده بودند، با این حال کیفیت تصویری آنها قابل مقایسه با نمایشگرهای CRT نبود. بهتدریج و با حذف CRTها از بازار، لازم بود جایگزینی مناسب و قابل اطمینانی برای این نمایشگرها پیدا شود و دالبی این جایگزین را معرفی کرد: نمایشگرهای سری PRM.
دیوارههای بادی
در پیادهسازی جلوههای بصری ، استفاده از پرده سبز یا گاهی آبی، یکی از روشهای معمول است. در این روش بخشهایی از صحنه را با پرده سبز یا آبی میپوشانند و از صحنه و بازیگران در مقابل این پرده تصویربرداری میکنند. در مرحله پس از تولید ، عناصر دیجیتال یا فیلمهای ازپیشضبطشده، جایگزین این پرده میشود. اما استفاده از این پردهها بهویژه در فضای بیرون از استودیو، همیشه کار سادهای نیست و در مواردی که به پردههایی با ابعاد بزرگ نیاز باشد، مشکلاتی پدید میآید. در حالت معمول برای برپا کردن پردههایی با ابعاد بزرگ، از داربستها استفاده میکنند یا تعداد زیادی کانتینر را بهگونهای میچینند که پرده مدنظر را بتوان روی آنها قرار داد.
شکل 4: الف : دیوارهها بعد از باد شدن به دلخواه چیده میشوند.
شرکت کانادایی«Aircover Inflatables»، دیواره هایی عرضه کرده است که بدون نیاز به چنین راهکارهای پردردسری، تنها با دمیدن هوا، به ابعاد دلخواه درمیآیند و میتوان پردهها را روی آن سوار کرد. این دیوارهها به سرعت باد میشوند و ابعادی به طول 12 متر و ارتفاع 7 متر را میپوشاند. با کنار هم قرار دادن این دیوارههای بادی، میتوان به میزان لازم فضای صحنه را پوشش داد و دیگر نیازی به چیدن کانتینرها یا استفاده از داربست نیست. به گفته Steve Smith، مدیر اجرایی ارشد شرکت Aircover Inflatables، با این روش میتوان کارهایی انجام داد که با دیوارهای پیشین انجام آنها ممکن نبود. برای مثال، در فیلم «دزدان دریایی کارائیب»، وقتی کارگردان میخواست بخش بیشتری از آسمان را در قاب دوربین داشته باشد، گروه میتوانست با خالی کردن هوای داخل دیوار، از ابعاد آن بکاهد یا وقتی در جریان تولید سریال «بازی تاج و تخت» در ایرلند باد شدیدی میوزید، دیوار را از باد خالی کردند.
شکل 4: ب: بعد از چیده شدن دیواره ها، پرده مدنظر، آبی یا سبز، روی آن کشیده میشود.
نخستین فیلم مهمی که استفاده از این روش در آن آزموده شد، فیلم گودزیلا در سال 2014 بود. Smith در این باره میگوید: «ما ریسک بزرگی کردیم. این واحدها را ساختیم بدون اینکه حتی بدانیم چنین ایدهای عملی هست یا نه. فقط باور داشتیم که این ایده خوبی است.» این گروه با تشریح نوآوری برای مدیر فیلمبرداری، سرپرست جلوههای بصری و تهیهکننده آن فیلم، نظر مساعد آنها را جلب کردند: «آنها از این ایده خوششان آمد و فرصت آزمودن آن را در اختیار ما گذاشتند.» در فیلم گودزیلا، دیوارههایی به طول 200 متر به همین طریق در صحنه ایجاد و امکان تصویربرداری از صحنههایی که در آن گودزیلای غولپیکر حضور دارد فراهم شد. Seamus McGarvey، تصویربردار فیلم گودزیلا معتقد بود که استفاده از این دیوار روزی به استاندارد در صنعت فیلمسازی تبدیل خواهد شد.
شکل 4: ج : به این روش پردههایی بسیار وسیع را میتوان در مدتزمان کمی نصب کرد. در موارد اضطراری هم این پردهها به سرعت جمعآوری میشوند.
ماهنامه شبکه را از کجا تهیه کنیم؟
ماهنامه شبکه را میتوانید از کتابخانههای عمومی سراسر کشور و نیز از دکههای روزنامهفروشی تهیه نمائید.
ثبت اشتراک نسخه کاغذی ماهنامه شبکه
ثبت اشتراک نسخه آنلاین
کتاب الکترونیک +Network راهنمای شبکهها
- برای دانلود تنها کتاب کامل ترجمه فارسی +Network اینجا کلیک کنید.
کتاب الکترونیک دوره مقدماتی آموزش پایتون
- اگر قصد یادگیری برنامهنویسی را دارید ولی هیچ پیشزمینهای ندارید اینجا کلیک کنید.
نظر شما چیست؟