1400 ورود به قرنی جدید با امید به آینده‌ای روشن

برآمد باد صبح و بوی نوروز به کام دوستان و بخت پیروز     مبارک بادت این سال و همه سال همایون بادت این روز و همه روز

یک سال دیگر گذشت و به لطف پروردگار موفق شدیم، برگ دیگری را ورق بزنیم و خود را برای آینده‌ای جدید و ناشناخته آماده کنیم. در یک سال گذشته خبرهای و خوب بد زیادی شنیدیم که هر یک از آن‌ها تجربه‌ای ارزشمند به شمار می‌روند. با این‌حال پند مهمی که از اتفاقات گذشته کسب کردیم این است که هیچ چیز دائمی نیست و به قول معروف سیبی که به آسمان پرتاب می‌شود پیچ و تاب بسیاری می‌خورد تا به زمین باز گردد. یکی از تجربیات مهمی که در این زمینه کسب کردیم، توافق‌ناپذیری آموزش و کسب مهارت‌های کاربردی است. ‌پروفسور آلن ووودوارد، محقق و کارشناس برجسته امنیت اطلاعات که فارغ‌التحصیل رشته فیزیک است، چند وقت پیش به عنوان استاد مهمان به دانشگاه سوری(Surrey)  دعوت شد. آقای وودوارد در 15 سال گذشته ایفاگر نقش‌های مهمی بوده و همواره سعی کرده از دانش فنی خود در حوزه امنیت برای کمک به شرکت‌های خصوصی و دولتی در جهت بهبود خط‌مشی‌های امنیت سایبری آن‌ها استفاده کند. او در دانشگاه سوری گفت: «به اعتقاد من قدرت آموزش و تحصیلات را نباید دست‌کم گرفت. یادگیری و آموزش همراه با تحصیلات دانشگاهی، نقش مهمی در پیشرفت حوزه امنیت اطلاعات دارند. تصور می‌کنم تعریف کامل و دقیقی از واژه پروفسور هستم، با این‌حال در ارتباط با بسیاری از مسائل اطلاعات کمی دارم.» نکته قابل تاملی که در ارتباط با آقای وودوارد وجود دارد این است که ایشان مسیر متفاوتی را برای تبدیل شدن به یک استاد دانشگاه در حوزه امنیت پشت سر گذاشته که تقریبا پیچیده و عجیب بوده است، به‌طوری که او کارش را با مطالعه در رشته فیزیک در دانشگاه ساوت‌همپتون در دهه 80 میلادی آغاز کرد که به گفته خودش مسیر حرکتش به سمت امنیت اطلاعات را باز کرد. هنگامی‌که آقای آلن در حال اتمام پروژه فارغ‌التحصیلی خود بود، یکی از مراکز دولتی بریتانیا از او درخواست می‌کند که روی سیگنال خاصی که این موسسه در رمزگشایی آن با مشکل روبرو شده بود کار کند. او می‌گوید: «آن‌ها از من درخواست کردند سیگنالی که خودشان قادر به رمزگشایی آن نبودند را بازیابی کنم و من این‌کار را انجام دادم. در آن زمان بود که متوجه شدم در این زمینه استعداد دارم. در ادامه آن موسسه پیشنهاد شغلی به من ارائه کرد که باعث شد در سال‌های بعد پست‌های مختلفی در ارتباط با دنیای امنیت کسب کنم که همگی آن‌ها بر مبحث امنیت اطلاعات و پردازش سیگنال‌ها متمرکز بودند.» نکته جالب توجهی که آلن در صحبت‌های خود به آن اشاره داشته، تاثیر غیر مستقیم رشته‌‌های پایه بر مفاهیم بنیادین دنیای دیجیتال نظیر امنیت است. در شرایطی که بسیاری از مردم تصور می‌کنند مشاغل تخصصی تنها محدود به افرادی می‌شود که تحصیلات دانشگاهی مرتبط دارند، اما تجربه شخصی آقای آلن نشان می‌دهد که این‌گونه نیست و گاهی اوقات رشته‌های تحصیلی ما به نوعی غیرمستقیم باعث موفقیت ما در مشاغلی غیرمرتبط با رشته دانشگاهی‌مان می‌شوند. عامل حیاتی موفقیت (Critical Success Factor) اصطلاح رایجی در برنامه‌ریزی راهبردی است. اصطلاح فوق عامل‌های اصلی موفقیت در سطوح مختلف سازمان در رسیدن به اهداف سازمانی را توصیف می‌کند. در واقع عوامل حیاتی موفقیت فاکتورهایی هستند که عدم وجودشان، منجر به شکست سازمان در رسیدن به اهداف کلی یا شکست در رسیدن به نتایج استراتژی‌های سازمانی می‌شود. با این‌حال، این عوامل محدود به سازمان‌ها نیستند و مردم عادی نیز با پیروی از اصول راهبردی این شانس را دارند تا زندگی شخصی خود را متحول کنند. انسان‌هایی که در جهان به موفقیت دست پیدا کردند از اصول مشخص و تعریف شده‌ای پیروی کرده‌اند که زندگی شخصی و فردی آن‌ها را متحول کرده است. افراد موفق، هدف فعالیت خود را مشخص کردند، برای هدف مشخصی برنامه‌ریزی کردند، برنامه‌ریزی‌های خود را اجرا کردند و در نهایت به موفقیت رسیدند. بدون شک بارها و بارها اصطلاح برنامه‌ریزی راهبردی را شنیده‌ یا خوانده‌اید و با خود تصور کرده‌اید که این اصطلاح مختص به سازمان‌ها است و ارتباطی با کاربران عادی ندارد، در صورتی که این‌گونه نیست و در بیشتر موارد ما می‌توانیم از اصطلاحات و راهکارهای بزرگ دنیای تجارت برای بهبود زندگی شخصی و حرفه‌ای خود استفاده کنیم. برنامه‌ریزی راهبردی، فرآیندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم‌گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به هدفی که از پیش تعیین شده است. این فرآیند افراد و منابع را شامل می‌شود. برای آن‌که سازمانی بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقا کجا قرار قرار دارد. پس از آن باید آن‌چه می‌خواهد باشد را به درستی تعریف کند و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامه راهبردی سازمان می‌نامند. برنامه‌ریزی راهبردی برای برنامه‌ریزی مؤثر برای تصویر کردن طرح و برنامه یک سازمان استفاده می‌شود، اما هرگز نمی‌تواند مشخصا پیش‌بینی کند بازار در آینده دقیقاً چگونه خواهد بود و در آینده نزدیک چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. متخصصان حوزه استراتژی سازمانی سعی می‌کنند استراتژی‌های سازمان را برای حفظ بقای یک سازمان در شرایط سخت طراحی کنند. همان‌گونه که مشاهده می‌کنید تمامی فرآیندها و تعاریفی که برای مدیریت سازمانی ارائه کردیم در ارتباط با برنامه‌ریزی شخصی نیز کاربرد دارد. به‌طور دقیق، کافی است یک ساعت از وقت آزاد خود را صرف این موضوع کنید که اکنون در چه نقطه‌ای قرار دارید و قرار است در انتهای سال 1400 به چه نقطه‌ای برسید. در ادامه باید برنامه‌ای برای رسیدن به نقطه مشخص شده پیاده‌سازی کنید. نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که هیچ‌گاه نباید تصور کنید شرایط همواره یکسان خواهند بود و اگر اکنون امنیت شغلی دارید یا تخصص شما مورد توجه سازمان‌ها است در آینده نیز این‌گونه خواهد بود. نمونه بارز در این زمینه آقای آلن است که ابتدا به عنوان یک کارشناس رمزگشایی سینگال‌ها در یک نهاد دولتی کار می‌کرد، اما در اواخر دهه 90 میلادی و با تغییر و تحولاتی که به وجود آمد، مسئول کنترل ترافیک هوایی، انرژی صنایع خدماتی و در نهایت کارشناس امنیت اطلاعات شد. نکته‌ای که تنها افراد کمی به آن دقت می‌کنند این است که باید دانش و مهارت‌های خود را دائما به‌روز نگه دارند تا بتوانند همواره در مسیر موفقیت گام بردارند. پیشاپیش سال نو بر شما خوانندگان عزیز ماهنامه شبکه تهنیت باد.