1-بر اساس کتاب "مزایای درونگرایی" نوشته مارتی اولسن لنی، افراد درونگرا مسیر عصبی طولانیتری برای پردازش محرکها دارند. اطلاعات از مسیری عبور میکنند که با حافظه بلند مدت و برنامهریزی در ارتباط هستند.
به عبارت دیگر، پردازش تعاملات و رویدادها برای افراد درونگرا پیچیدهتر است. وقتی این افراد اطلاعات را پردازش میکنند، همزمان به دقت به افکار و احساسات درونی خود توجه میکنند.
2- طبق مطالعات صورت گرفته توسط روانشناس هانس آیزنک، افراد درونگرا در مقایسه با افراد برونگرا برای آگاه و هوشیار شدن به انگیزش و تحریک کمتری از جهان نیاز دارند.
به عبارت دیگر درونگرایان خیلی راحتتر و بیشتر تحریک میشوند.
3- از سوی دیگر، حساسیت درونگرایان به دوپامین به گونهای است که این افراد برای شاد بودن به مقدار کمی از این هورمون نیاز دارد. دوپامین یک هورمون مغزی است که به ما توانایی وانرژی بیشتری میبخشد و کمبود آن باعث خستگی و بیحوصلگی در فرد میشود.
4- مغز درونگران به واسطه برنده شدن در یک مسابقه ورزشی تشویق نمیشود و پاداش نمیگیرد یا همانند مغز افراد برونگرا ریسک نمیکند و خطر را نمیپذیرد. سیستم لذت و تشویق مغز توسط انتقالدهندههای عصبی دوپامین فعال میگردد.
دانشمندان دریافتند که مغز افراد برونگرا با لذت حاصل از برنده شدن در یک مسابقه ورزشی یا رویداد علمی واکنش نشان میدهد. به عبارت دیگر، افراد درونگرا احساس هیجان کمتری نسبت به خطر یا رویدادهای شگفتانگیز دارند.
5- میزان شور و هیجان مغز افراد درونگرا در تعامل با افراد به اندازه مواجه شدن آنان با اشیای بیجان است.افراد درونگرا هر چیزی را در اطراف خود پردازش میکنند و به تمام جزییات حسی در محیط توجه دارد، نه فقط به آدمها.
6- وقتی افراد درونگرا فکر میکنند، برای پیدا کردن اطلاعات به سراغ حافظه بلند مدت میروند. یک فرد درونگرا هنگام تصمیمگیری اغلب تجربیات قدیمی و جدید را مقایسه میکند و همین موجب میشود تا سرعت پردازش پایین بیاید اما تصمیمها با دقت بیشتری گرفته شوند. این یعنی افراد درونگرا یک مکالمه فعال وجدی با خود دارند و معمولاً به خاطر فکرهایی که در ذهن دارند، قدم میزنند.
دوست عزیز! اگر از این مقاله خوشتان آمده عضو تلگرام ماهنامه شبکه شوید
تا از انتشار هزاران راهنمای خرید و مقاله دیگر مطلع شوید.
منبع:
برچسب:
- برای ارسال دیدگاه وارد شوید یا ثبت نام کنید .