انسان‌ها به این ۱۰ دلیل می‌خواهند کارآفرین باشند

۱ - دوست دارند تفاوت ایجاد کنند

کارآفرینان همیشه به دنبال تحقق بخشیدن به آرزوهایشان هستند. حتی اگر این آرزوها خیلی منطقی نباشند. شاید به دنبال چیزهایی بروند که خیلی معمول نیست حتی ممکن است بی‌عقلی به‌نظر برسد. به آن‌ها انگ دیوانه زده می‌شود؛ و افرادی که اصلا اعتقادی به ایده‌های آن‌‌ها ندارند ممکن است قضاوت نادرست کنند. اما به هر حال این‌گونه کارآفرینان خسته نمی‌شوند و همیشه تلاش می‌کنند تا با هر آرزوی خود تغییری در دنیا به وجود بیاورند.

۲ - از این‌که راه خود را داشته باشند، لذت می‌برند

کارآفرینان رهبر هستند؛ و از این‌که راه مخصوص به خود را برای رسیدن به آرزوهایشان داشته باشند لذت می‌برند. البته این راه همیشه به دلخواه و انتخاب آن‌ها انجام نمی‌شود. کمبود چالش و فرصت‌های شغلی در بازار کار می‌تواند آن‌ها را به سمت آرزوهایشان بکشاند. حتما راهی پیدا می‌کنند تا خودشان فرصت را به وجود آورند و از مهارت‌‌هایی که نادیده گرفته شده استفاده می‌کنند و روی آن‌‌ها سرمایه‌گذاری می‌نمایند.

شعر شاعر معروف رابرت فراستس به‌نام «راهی که طی نشده» به خوبی این ویژگی را توصیف می‌کند. بعضی از اساتید در کلاس‌های درس خود این شعر را با شاگردان به اشتراک می‌گذارند تا به آن‌‌ها کمک کند و منبع الهام شود. این شعر به درد کسانی می‌خورد که در درون به کارآفرین بودن خود اطمینان دارند.

۳ - آن‌ها دوست‌دار چالش هستند

کارآفرینان از چالش فرار نمی‌کنند. بلکه به دنبال حل مشکل می‌روند؛ راه‌کار ابداع می‌کنند و معادلات بازی را تغییر می‌دهند. اگر به آن‌‌ها فرصت لازم داده شود می‌توانند یک پروژه؛ شرکت و هر چیز دیگری را متحول کنند؛ فقط کافی است که فکر خود را روی آن متمرکز کنند. هم اراده قوی دارند و هم‌ این‌که تمام تلاش و انرژی خود را وقف کاری می‌کنند که هدفشان است. توانایی دیدن مسائلی را دارند که بقیه ندارند. متأسفانه خیلی از آن‌ها نادیده گرفته می‌شوند و اگر پیشنهادی هم داشته باشند در نظر گرفته نمی‌شود. مگر این‌که تصمیم بگیرند برای خود کار کنند. هرچند که یک کارآفرین به دلیل هوشمندی که دارد سعی می‌کند تا شرایط را تغییر دهد و در کسب و کاری که دارد  از آن به نفع خود استفاده می‌کند.

۴ -  اشتیاق انعطاف‌پذیری دارند

فرد کارآفرین بر خلاتف خیلی از کارمندان اصلا از ساعت کاری ۸ صبح تا ۵ بعداز ظهر خوشش نمی‌آید؛ بلکه دوست دارد انعطاف‌پذیری بیشتری در کار باشد. ممکن است زمانی‌که برای خود کار می‌کنند ساعت‌های بیشتری مشغول کار باشند. ولی چیزی که در این بین تفاوت ایجاد می‌کند خاصیت انعطاف‌پذیر بودن است. دوست دارند برنامه زمانی داشته باشند که خود روی آن کنترل دارند.

۵ - به دنبال ثبات بیشتر هستند

کارآفرینان عقیده دارند که حتما ثبات در کار و روند کاری باید وجود داشته باشد. حتی در خانه و خانواده هم این حالت باید وجود داشته باشد. حقیقت این است که امروز در شرکت کار می‌کنید و فردا استراحت می‌کنید. اما کارآفرینان دوست دارند که خود تصمیم‌گیرنده اتفاقات و خروجی و هم بحث امنیت مالی باشند. شاید سخت در یک شرکت کار کنید؛ مهارت‌های خود را بالا ببرید ولی خبری از ترفیع مقام؛ پاداش و یا سایر موارد نشویقی در کار نباشد. حتی اگر بخواهند به شما پاداش بدهند احتمالا مقدار آن بقدری کم خواهد بود که اصلا به مذاق فرد خوش نمی‌آید. اما اگر همین انرژی؛ تلاش؛ زمان و سرسختی را برای کار خود بگذارند حتما خروجی کار بسیار بهتر خواهد شد.

۶ - کارآفرینان دوست دارند اشتغال‌زایی کنند

یکی از عوامل تحریک‌کننده و پیش‌برنده کارآفرینان این است که علاقه آن‌ها ممکن است به اشتغال‌زایی منجر شود. این عقیده که اگر به اندازه کافی درآمد داشته باشند؛ هیچ‌کدام از اعضای خانواده نیازی به کار کردن ندارند. اگر روزی اوضاع خراب شود؛ خانواده آن‌‌ها نگران پیدا کردن کار نیستند. هرچند که بعضی بر این عقیده هستند که کار و خانواده باید جدا از هم باشند. با این‌حال به این مسئله که در مواقع بحرانی می‌بایست یار و یاور حانواده باشند نیز اهمیت می‌دهند. با توجه به این‌که وضعیت اقتصادی بسیار خراب است و به آن‌صورت کار برای متقاضیان کار پیدا نمی‌شود، کارآفرنیان خوشحال می‌شوند که با استخدام افراد متقاضی کار کمکی به اشتغال‌زایی بکنند.

۷ - معمولا دست کم گرفته می‌شوند و کسی به آن‌ها توجه نمی‌کند

خیلی از شرکت‌ها از این مسئله غافل هستند که استخدام چنین افرادی چه مزیت‌های فوق‌العاده‌ای می‌تواند برای آن‌ها به ارمغان بیاورد. مدیران اغلب اوقات پتانسیل بالای این کارمندان را دست کم می‌گیرند و توجهی به آن نمی‌کنند ولی بدتر از آن زمانی است که اصلا نمی‌دانند چنین فردی وجود دارد.

۸ - عاشق این هستند که شرایط را تغییر دهند

کارآفرینان به دلیل این‌که خیلی به کار خود علاقه دارند معمولا افرادی هستند که توجه زیادی می‌کنند. قبل از این‌که فکر خود را روی کاغذ پیاده کنند تا عملیاتی شود؛ تفاوت‌ها را در ذهن خود می‌سنجند. حتی این قدرت را دارند که اگر کاری به درستی و سر جای خود انجام نشود؛ تبعات آن را پیش‌بینی کنند. تمام این‌ها می‌تواند آن‌ها را کلافه و عصبانی کند اما باعث نمی‌شود که کارایی آن‌ها پایین بیاید بلکه موجب می‌شود تا انسان تربیت شوند. اگرچه علاقه همیشه خود را در قالب به‌هم ریختگی و آشفتگی نشان نمی‌دهد بلکه می‌تواند در کار سخت؛ متمرکز بودن و مصمم بودن خود را نشان دهد.

۹ - در بازار کار احساس محدود بودن می‌کنند

کارآفرینان ممکن است به نقطه‌ای برسند که احساس کنند در مخمصه گرفتار شده‌اند. وقتی راه ایجاد پیشرفت دیده نمی‌شود نگرانی‌‌هایی بوجود می‌آید. در همین زمان ممکن است به این فکر بیاندیشند که مدیریت شرکت به آن‌ها اهمیتی نمی‌دهد؛ برای کار آن‌‌ها ارزشی قائل نیست و همین امر می‌تواند باعث شود به فکر راه‌اندازی کسب و کار خود باشند. خیلی از کارآفرینان کارمندی را ترک می‌کنند تا بتوانند به آرزوهایشان جامه عمل بپوشانند و به موفقیت دست پیدا کنند.

۱۰ - می‌دانند که می‌توانند تقاوت ایجاد کنند

کارآفرینان به خوبی به قدرت خود برای ایجاد تفاوت واقف هستند. به توانایی‌های خود ایمان دارند. هرچند که ممکن است دیگران قادر به دیدن این توانایی نباشند. آن‌ها می‌توانند رویاهای خود را ببینند گویی‌که درست در مقابلشان قرار دارد. گاهی این همان نیروی محرکی است که موجب می‌شود تا در عزم خود راسخ باشند؛ مهم این است که می‌توانند نتیجه نهایی را ببینند؛ مانند این است که این موفقیت در حال حاضر وجود دارد.

کارآفرین بودن به مجموعه‌ای از افکار و نوع طرز فکر مربوط می‌شود؛ مهم این نیست که در لحظه تمام خصوصیات مورد نیاز در وجودشان دیده شود؛ بالاخره زمانی می‌رسد که این ویژگی‌ها شروع به پدیدار شدن و رشد می‌کنند. مانند شکوفه‌ای که باید به گل تبدیل شود. برای آن‌ها رسیدن به چنین نقطه‌ای به تعلیم و آموزش مربوط نمی‌شود بلکه به گذر زمان مرتبط است. مارک زوکربرگ (مؤسس فیسبوک) و بلیک میکاسکی (مؤسس تامز) فقط دو نمونه از موفق‌ترین کارآفرینانی هستند که می‌شناسیم. نکته جالب این‌که آن‌ها هیچ‌گاه به دنبال تحصیلات عالیه نرفتند با این وجود توانستند به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا کنند.